(Grover & Pea, 2013). کودکانی که برنامه نویسی کودکان فعالانه در فعالیتهای بازیسازی شرکت میکنند، از جمله مهارتهای حل مسئله، تفکر انتقادی، سی تی و مهارتهای مشارکتی خود را افزایش میدهند (Papavlasopoulou et al., 2017a). (گروور و نخود، 2013).
مزایای فعالیت های آموزشی که در آن کودکان از ابزارهای تکنولوژیکی و ساخت دیجیتال برای ساختن بازی های خود استفاده می کنند بسیار است و از یادگیری مفاهیم برنامه نویسی گرفته تا تغییرات رفتاری و ادراکی به سمت مسیرهای شغلی در محاسبات متفاوت است (Sáez-López et al., 2016) (Kafai & واسودوان، 2015)؛ (دنر، ورنر و اورتیز، 2012). ساخت بازیها میتواند سودمندتر از سایر فعالیتهای پروژهمحور باشد و از یادگیری در مورد داستانگویی، آثار هنری، صدا، مکانیک و ریاضیات حمایت کند (Sung & Hwang، 2013). علاوه بر این، کودکان از سنین پایین با بازی های ویدیویی آشنا هستند (گرانیک، لوبل، و انگلس، 2014). محیط های برنامه نویسی بصری فرصت هایی را برای کودکان فراهم می کند تا برنامه نویسی کودکان با مفاهیم برنامه نویسی آشنا شوند.
به دلیل سرگرمی و مفید بودن فعالیت، کودکان انگیزه بالایی دارند و نگرش مثبتی نسبت به کدگذاری دارند (Sáez-López et al., 2016). زبانهای برنامهنویسی بصری مبتنی بر بلوک (مانند Scratch) این مزیت را دارند که از شکلهایی استفاده کنند که فقط زمانی که ترتیب منطقی ترتیب میدهند به درستی جا میشوند. این به کاربران تسکین می دهد و آنها را از درد دلی که به طور سنتی توسط زبان های متنی بر زبان آموزان تحمیل می شود نجات می دهد (ویلسون و موفات، 2010)، ص. 70). با این حال، حتی حرفه ای مبتنی بر متن پیشرفتهاز زبان های گرامر مانند جاوا برای درگیر کردن کودکان 9 تا 10 ساله در برنامه نویسی استفاده شده است (Esper، Foster، Griswold، Herrera، و Snyder، 2014).
ترکیبی از ساخت فیزیکی برنامه نویسی کودکان و کدنویسی میتواند شایستگیهای کودکان را در مفاهیم برنامهنویسی (مانند حلقهها، شرطیها و رویدادها) و شیوهها (مانند ترکیب مجدد، آزمایش و اشکالزدایی) درگیر کرده و تقویت کند (کافای و برک، 2015). (دنر و همکاران، 2012). علاوه بر این، توسعه بازی دیجیتال برای دانشآموزان آموزش ویژه مفید است و مهارتهای حل مسئله آنها را از طریق فرآیند نمایش، ایرانیان سایبربرنامهریزی، اجرا و ارزیابی یک مصنوع افزایش میدهد (Ruggiero & Green, 2017). از این رو، مطالعات تجربی بیشتری برای بررسی جنبهها و مزایای مختلف فعالیتهای مبتنی بر ساختگرایی مورد نیاز است.
اختلاف جنسیتی در کدگذاری با تجربیات آموزشی منفی در اوایل دوران کودکی مرتبط بوده است (تیگ، 2002). مشاغل CS هنوز هم به شدت کلیشه ای هستند و دختران کمتر این مسیر شغلی را انتخاب می کنند. با این حال، مطالعات نشان دادهاند که هم دختران و هم پسرانی که در انواع مختلف شیوههای توسعه نرمافزار مشارکت میکنند، درک بهتر و نگرش مثبتی نسبت به CS نشان میدهند (Bonner & Dorneich، 2016). (Eordanidis, Gee, & Carmichael, 2017)؛ (رابرتسون، 2013)؛ (پاپاولاسوپولو، شارما، جیاناکوس و جاچری، 2017). مثالهای داربست میتواند به تعامل و اعتماد به نفس دختران هنگام استفاده از یک محیط برنامهنویسی کمک کند.
مطالعاتی که به طور خاص بر روی دختران برنامه نویسی کودکان متمرکز شدهاند نشان دادهاند که تجارب طراحی بازی با هدف تقویت مهارتهای محاسباتی بر ادراک آنها تأثیر میگذارد که خود را قادر به طراحی بازیهای رایانهای میدانند و آنها را تشویق میکند تا حرفههای مرتبط با CS را دنبال کنند (Stewart-Gardiner، Carmichael، Latham، Lozano، و گرین، 2013). در مطالعهای که شامل دختران مدرسه راهنمایی بود که بازیها را ایجاد میکردند (دنر و همکاران، 2012)، نشان داد که آنها درگیر این فرآیند بودند و سطوح کافی از فعالیت برنامهنویسی پیچیده را نشان دادند. بنابراین، طراحی فعالیتهای مناسب میتواند رویکردی امیدوارکننده برای جذب و تشویق دختران به محاسبات باشد.
به طور کلی، مهارت های به دست آمده در این زمینه های آموزشی فراتر از استفاده از یک ابزار فناورانه برای ساخت یک بازی و CT است. به عنوان مثال، هنگامی که کودکان درباره ساخت مصنوعات در یک محیط حمایتی مذاکره می کنند، احساس خودکارآمدی و باور به ظرفیت های خود به دست می آورند. آنها یاد می گیرند که چگونه یک مشکل را حل کنند، مشکلات را مدیریت کنند، با "شکست" کنار بیایند، منابع را به اشتراک بگذارند، و با همسالان ارتباط برقرار کنند (چو، شلگل، کوئک، کریستی و چن، 2017). (چاکیر، گس، فاستر، و لی، 2017)؛ (برس، 2012). این برنامه نویسی کودکان شیوه ها در یادگیری سازه گرایانه وجود دارد و می تواند در موضوعاتی مانند ریاضی، زبان، هنر و موارد دیگر به کار رود. ارزش در مهارت های قابل انتقال است که از طریق تجربه تکمیل یک پروژه موفق کشف می شود.